عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه ی اوّل
که اوّل ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه ی زیبایی و زشتی
به روی یکدیگر، ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
که می دیدم یکی عریان و لرزان،دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین
زمین و آسمان را
واژگون مستانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو
آواره و دیوانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
چرا من جای او باشم
همین بهتر که او جای خود بنشسته و تاب تماشای زشتکاریهای این
مخلوق را دارد
وگر نه من به جای او بودم
یک نفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه می کردم
عجب صبری خدا دارد، عجب صبری خدا دارد
روزی مردی خواب عجیبی دید . دید که رفته پیش فرشته ها و به کارهای آنها نگاه می کند .
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کار هستند
و تند تند نامه هایی را که توسط پیکها از زمین می رسند ،
باز می کنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند .
مرد از فرشته ی پرسید : شما دارید چه کار می کنید ؟
فرشته در حالی که داشت نامه ی را باز می کرد ،
گفت : اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم
از خداوند را تحویل می گیریم . مرد کمی جلوتر رفت .
باز دسته ی بزرگ دیگری از فرشته گان را دید که کاغذهایی
را داخل پاکت می کنند و آنها راتوسط پیکهایی به زمین می فرستند .
مرد پرسید : شما چه کار می کنید ؟ یکی از فرشته گان با عجله گفت :
اینجا بخش ارسال است ، ما الطاف و رحمتهای خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته .
مرد با تعجب از فرشته پرسید : شما اینجا چه می کنید و چرا بیکارید ؟
فرشته جواب داد : اینجا بخش تصدیق جواب است .
مردمی که دعاهایشان که مستجاب شده ، باید جواب بفرستند
ولی فقط عده ی بسیار کمی جواب می دهند .
مرد از فرشته پرسید : مردم چگونه می توانند جواب بفرستند ؟
فرشته پاسخ داد : بسیار ساده فقط کافیست بگویند :
خدایا شکر ....
مقدمه :
1- آرامش عضلانی
2- آرامش تنفسی
3- آرامش مغز
4- دفع سموم روانی
5- تخیلات ذهنی آرام بخش
6- بیوفیدبک آرامش
7- آرامش متعالی
8- آرامش کاربردی
ادامه مطلب ...